مرا حوصله ای نیست...

بغض احساس من

الهى خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مد است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن

مرا حوصله ای نیست...

 

 

برای گفتن من شعر هم به گل مانده

 


نمانده عمری و صدها سخن به دل مانده

 


صدا که مرهم فریاد بود زخم مرا

 


به پیش درد عظیم دلم خجل مانده

 



نظرات شما عزیزان:

m.k
ساعت1:16---24 آبان 1391
شايد تقدير روي پيشاني ام نوشته باشد:

"هميشه فاصله اي هست"..

ولي تو فقط گاهي برايم بخند
...آنوقت تقديرم را ميبوسم
وكنارميگذارم..
تو كه ميخندي
خدا تازه ميفهمد
اگر تنها عشق
اعجاز رسولانش بود

دنياي جهنمي
بهشت موعود ميشد...
عشق هميشه
معجزه اي تازه دارد...
تو فقط گاهي برايم بخند...



نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:مرا حوصله ای نیست,شعر, ساعت توسط masoud |